مهدی عظیمی میرآبادی

سایت شخصی

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

مهدی عظیمی میرآبادی

سایت شخصی

مهدی عظیمی میرآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم(1)
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (2)
الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ (3)
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (4)
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)
اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (6)
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ (7)

آخرین نظرات
راست و دروغ رسانه ها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه نمایش خانگی» ثبت شده است

رده بندی فیلم های بخش سودای سیمرغ جشنواره 36 از نظر پیش بینی فروش و جذابیت

اقتصاد مقاومتی

بی اعتنایی مدیران سازمان سینمایی به شبکه نمایش خانگی در تضاد با شعار اقتصاد مقاومتی است چرا که بر اساس تجربیات گذشته توجه به این حوزه می توانست زندگی اهالی سینما را ارتقا دهد و امروزه آن ها وضعیت شغلی و رفاهی بهتری داشته باشند.

شبکه نمایش خانگی این پتانسیل را دارد تا چندین و چند برابر فروش سالن های سینما بتواند فروش داشته باشد اما چون سینمای سالنی جلوه بهتری دارد و متأسفانه برخی از مدیران سینمایی هم به دنبال ظاهرگرایی هستند توجه به شبکه سینمای خانگی از اولویت آن ها خارج شد و علیرغم دلسوزی متعهدانه برخی دیگر از مدیران و نیز هنرمندان بخش خصوصی که می خواستند این حوزه سرپا بماند شبکه نمایش خانگی به دلیل غفلت مدیران سینمایی جایگاه ارزشمند خود را به طور کلی از دست داد و رو به افول رفت!

امروزه تنها افرادی حاضر به سرمایه گذاری در شبکه نمایش خانگی هستند که سرمایه خفته ای دارند و هیچ نگرانی ای برای بازگشت و یا عدم بازگشت سرمایه شان ندارند و اغلب تهیه کنندگان سینما جرأت ریسک کردن برای سرمایه گذاری در این حوزه بسیار مهم را از دست داده اند.

اگر قرار باشد اقتصاد مقاومتی در سینمای کشور حاکم شود، بهترین روش برای برداشت اقتصادی از آن در حوزه سینمای خانگی است، چون شبکه سینمای خانگی محدودیت جدی­ ای برای تولید آثار ندارد و هر تعداد فیلم ساخته شده را می توان در طول سال پخش کرد. از طرف دیگر مثلا اگر در طول یک سال ۳۰۰ فیلم سینمایی هم در این حوزه تولید شود و برای هر فیلم تنها ۴۰ نفر عوامل به کار گرفته شوند بیش از ۱۲ هزار نفر از اهالی سینما و تلویزیون در طول یک سال می توانند کار کنند و زندگی معیشت خود را تأمین نمایند و ما شاهد این همه فقر و بیکاری در جامعه سینمایی نباشیم. بنابراین هم مشکل تولید در زمینه سینما حل می شود و هم مشکل اشتغال.

پیش از این هم در حوزه شبکه نمایش خانگی این کارها انجام شده است و ما شاهد بوده ایم که مثلا فروش یک سال شبکه نمایش خانگی نزدیک به ۸۰۰ میلیارد تومان شده است که چندین برابر فروش کل سال سینمای سالنی ایران در زمان خود بوده است؛ پس در این زمینه به نوعی نیاز به هیچ آزمون و خطایی نیست. بلکه تنها اگر دغدغه ای جدی و واقعی از سوی متولیان و مدیران سینمایی بخش های دولتی و خصصی برای تحقق اقتصاد مقاومتی وجود داشته باشد به سادگی می توانیم شاهد این عملکرد خیره کننده باشیم.

در واقع اقتصاد مقاومتی باید به گفتمان عمومی جامعه بدل شود و از آنجا که فعالیت های فرهنگی همیشه در جامعه بسیار موثر است و می تواند مانند یک کلاس درس برای عموم افراد جامعه کارآیی داشته باشد، مجموعه مدیران، هنرمندان، رسانه ها، و دست اندرکاران عرصه فیلم و سینما در این میدان نقش خود را به درستی ایفا کنند. مثلا چقدر خوب است که مدیران فرهنگی و سینمایی کشور با دعوت از افرادی که در حوزه فرهنگ سازی اقتصاد فعالیت می کنند، برای هنرمندان کنفرانس ها، ورک شاپ ها و جلسات آموزشی مفید و فشرده برگزار کنند و این موضوع را مورد بحث قرار دهند که چگونه می توان از طریق انجام کارهای فرهنگی مانند سینما، تلویزیون و... جامعه را با اقتصاد مقاومتی آشنا کرد و او را به این سمت سوق داد.

روحیه اشرافی گری موجود در فیلم ها و سریال ها اساسا با اقتصاد مقاومتی منافات دارد، با این حال متأسفانه در بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی ما شاهد نشان دادن مردمی هستیم که زندگی شان هیچ رنگ و بویی از اقتصاد مقاومتی ندارد.

به برخی از مشکلات موجود در چرخه سیاستگزاری، مدیریت، تولید، عرضه، و زیرساخت­ های فیلم و سینمای کشور (بدون تنظیم بر اساس اولویت) به شرح زیر اشاره می­ شود:

1.            وجود ابهامات قانونی و شفاف نبودن مطالبات بخش­های دولتی و خصوصی

2.            ابهام و ناشناخته بودن امکانات و قابلیت‌ها، محدودیت‌ها و تنگناهای توسعه بخش سینما

3.            ناکافی بودن تعداد موسسه‌های فعال در حوزه تولید و نمایش فیلم، و ناکارآمد بودن بخش قابل توجه آنان.

4.            ناکارآمدی و نامطلوبی وضعیت تبلیغات فیلم­ ها در سینمای ایران

5.            همکاری ناکافی صدا و سیما به عنوان رسانه فراگیر و ملی، در تبلیغ و حمایت از فیلم­های سینمای ایران

6.            کم توجهی به ابزارهای  جدید تبلیغی مانند اینترنت، شبکه های اجتماعی، و امثال آن

7.            عدم رعایت ترتیب و اولویت های اصولی در بهره ­گیری فیلم­ها از سیستم ­های عرضه و نمایش فیلم

8.            عدم تکافوی مقررات و سیاست­گزاری­ ها و حمایت‌های لازم در خصوص مبارزه با قاچاق و تکثیر غیرمجاز فیلم

9.            نبود ساختارها و نظام‌های مناسب قانونی برای حمایت از تولید و عرضه فیلم

10.       به روز نکردن دانش و عدم آموزش مداوم دست­ اندرکاران سینمای ایران در بخش­ های مختلف، به خصوص بخش­ های مدیریتی

11.       فقدان تناسب بین آموزش‌های رسمی و نیازهای حرفه ­ای در سینما

12.       روزآمد نبودن متون و کتب درسی سینمایی

13.       عدم نظام سالم و مطمئن استعدادیابی

14.       فقدان نظام قابل اتکای راهنمایی شغلی

15.       ناکافی و نامساعد بودن امکان مشارکت بخش خصوصی در سینما

16.       شفاف نبودن حدود و مرزهای تقسیم کار حکومتی، دولتی، ملی، عمومی، و بخش خصوصی

17.       کهنگی و ناکارآمدی و پیچیدگی غیرضروری ساختارها، و وظایف نهادهای دولتی و خصوصی

18.       وابستگی سینما در ایران به دولت به معنای واقعی کلمه

19.       بی ­پناهی و استضعاف افراد، سازمان­ها و موسسه­ های بخش خصوصی در منازعات و اختلافات سیاسی، ارزشی، فنی، صنفی، و حرفه­ ای

20.       عدم به کارگیری فنون و فناوری پیشـرفته در بخش ­های مختلف سینما

21.       عدم منابع انسانی خلاق و نوآور در تمامی عرصه ­های سینما

22.       نبود نظام مدیریتی مناسب برای برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و کنترل سینما

23.       عدم توزیع عادلانه و برنامه­ ریزی شده امکانات، پول، و قدرت در سینما در سطوح انسانی، طرح و برنامه ­ای، جغرافیایی، و زمانی

24.       فقدان الگوهای سامان‌یافته پیش‌بینی و برنامه‌ریزی تأمین منابع انسانی موردنیاز در بخش سینما

25.       عدم منابع جامع و مطمئن در خصوص تعداد نیروی انسانی شاغل (مستقیم و غیرمستقیم) در بخش سینما

26.       فقدان حتی یک مجموعه استودیویی کارآمد و با استانداردهای پیشرفته جهانی

27.       غیر واقعی بودن هزینه تولید فیلم و پس ­تولید و پایین بودن سطح کیفی تکنیک های فیلم و نمایش

28.       نبود امکان صرفه­ جویی و جلوگیری از دوباره­کاری در هزینه­ های تولید به دلیل فقدان یک شهرک سینمایی واقعی و متناسب با شرایط روز تولید فیلم

29.       کمیت و کیفیت نامتناسب تجهیزات مورد نیاز برای تولید و نمایش فیلم‌ها

30.       فرسودگی تجهیزات منقول و غیرمنقول نمایش، و سیستم­های تصویری، و صوتی، و امکانات بهره برداری از سینماها

31.       عدم نظام صحیح توزیع و نمایش فیلم در سینماها و شبکه­ های خانگی، تلویزیون، ماهواره ­ها، و

32.       عدم تکافوی منابع مالی تزریقی دولت به چرخه تولید و نمایش سینما

33.       عدم ساختار مطمئن و قابل نظارت در حوزه تأمین و هزینه مالی در صنعت سینما

34.       عدم شفافیت در سودآوری یا ضرر در سرمایه­ گذاری برای تولید و نمایش فیلم

35.       تردید و استنکاف منابع سرمایه­ گذاری از جمله بانک­ها در مورد صرفه و صلاح مشارکت مدنی در احداث پروژ­ه ­های سینمایی

36.       نامتناسب بودن قیمت بلیط سینما و هزینه­های تولید و نمایش فیلم، با وضعیت اقتصادی مردم

37.       عدم مطالعات دقیق برای تعیین نرخ اقتصادی بلیط سینما

38.       پایین بودن ضریب کارآیی سالن­های سینما در برابر سرمایه­ های نهاده

39.       نبود تنوع لازم در منابع مالی سینما، و بی­ ثباتی و سکون آن

40.       فراهم نبودن زمینه واقعی و سالم برای جذب سرمایهگذاری خارجی در سینما

41.       عدم فعالیت صحیح و اصولی برای جلب نظر تهیه کنندگان خارجی برای تولید فیلم در ایران

42.       ضعف در فرهنگ استقبال از سینما در میان اقشار مختلف مردم و مسئولان

43.       فقدان تلاش لازم سیاست­گزاران، مدیران، و عوامل تولید و عرضه فیلم بر افزایش واقعی تعداد بینندگان

44.       اصرار سینماگران و مسؤولان بر شرایط گذشته و کهنه با وجود ظهور و گسترش رسانه‌های نو مانند اینترنت و دیگر فناوری­ ها

45.       پایین بودن سرانه دیدن فیلم و رفتن به سینما در ایران، و کاهش روزافزون آن

46.       وفور مضامین و موضوعات تکراری و نخ نما شده در فیلم­ های سینمایی

47.       بی­ توجهی به نیاز و تمایل واقعی مخاطبان عمده سینما در کشور

48.       اشکال محتوایی بسیاری از فیلم‌ها و بی­ توجهی به واکنش منفی مخاطبان

49.       محدویت سبک­ها، و گونه­ های سینمایی در ایران

50.       پایین بودن سطح تکنولوژی تولید و نمایش

51.       وضعیت نامناسب داخلی و خارجی اغلب سینماها در مواجهه با تماشاگران

52.       استفاده ناصحیح و تفننی از ویدئو و سینمای خانگی

53.       دسترسی نامناسب به سینماها

54.       ناهماهنگی بین سیستم­ ها و کانال‌های مختلف نمایش فیلم

55.       وجود گسترده شبکه‌های توزیع غیرمجاز فیلم‌ها

56.       بی ­توجهی به ظرفیت‌های جامعه ایران برای ارتقای فرهنگ رفتن به سینما و نزدیک شدن به شاخص‌های جهانی

57.       نزدیک بودن سهم سینما در سبد هزینه­ های خانوارهای ایرانی به صفر!

58.       ناهماهنگی و شکاف اساسی میان سینما و تلویزیون

59.       عدم هماهنگی لازم میان سینما و شبکه نمایش خانگی

60.       و...

از حق نباید گذشت که سازمان سینمایی کشور در سال ۹۴ دو اقدام مثبت صورت داده که به یاری خدا امیدواریم نتایج خوبی را در پی داشته باشد. تأسیس گروه سینمایی «هنر و تجربه» و در اختیار گذاشتن سالن های بیشتری برای فیلم هایی که امکان نمایش آن ها به صورت عادی و در طول سال فراهم نبود، یکی از این دو اقدام قابل تقدیر سازمان سینمایی و همکاران سینمایی آن است. اقدام و نتیجه مثبت دیگر مجموعه مدیریت سینمایی کشور، ارتباط بهتر و بیشتر با مخاطبان سینما است که در نتیجه فروش بسیار خوبی را برای آثار سینمایی در سال گذشته در پی داشته و توانسته است رقم قابل اعتنایی را به خود اختصاص دهد. امیدواریم این روند رو به رشد همچنان در سال های آتی ادامه داشته باشد.

اما متاسفانه در سال ۹۴ با وجود سردادن شعار «امید» توسط مدیران سینمایی متاسفانه شاهد رواج «ناامیدی» در سینما بودیم و وجه اغلب آثار تولید شده برخلاف سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی بود. اینکه بخش قابل توجهی از فیلم های تولید شده در سینمای کشور از اهداف عالیه نظام و سازمان سینمایی دور هستند و به جای رواج دادن روحیه نشاط، امنیت و امید در جامعه، یأس و ناامیدی را در جامعه القاء کرده و مخاطب را آشفته می کنند امری ناصواب است که باید به صورت جدی به آن رسیدگی شود.

اینکه این روزها اغلب فیلمسازان در پلان های پایانی فیلم های تلخ شان یک صحنه «امیدوارانه» می گذارند و می خواهند با گذاشتن این صحنه خود را از هرگونه خطا و دیدگاه آلوده ای مبرا نشان داده و به این گونه آثار، به جای استفاده از واژه «سیاه نمایی»، فیلم های «تلخ اجتماعی» لقب می دهند، نمی تواند بحرانی که در سینمای کشور در حال وقوع است را بپوشاند.

به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سال گذشته در سینمایی کشور وجود تنها ۲-۳ فیلم قابل تأمل است که از آن ها می توان در جهت اهداف سینمای جمهوری اسلامی یاد کرد. فیلم های «ایستاده در غبار»، «بادیگارد» و «جشن تولد» تنها آثاری از این دست بودند که اتفاقا اغلب آن ها خارج از سازمان سینمایی و با حمایت دستگاه ها و ارگان های دیگر تولید شده بودند و این برای سینمای کشور ما بسیار دردآور است.

وضعیت آثار تولید شده در سینمای کشور که اتفاقاً به برخی از آن ها در جشنواره فجر توجه ویژه ای هم شد نوعی هشدار را به تمامی دغدغه مندان و دلسوزان سینما، نظام و انقلاب داد؛ این روزها اغلب آثار سینمایی برخلاف پیکره اصلی نظام حرکت می کنند و به نوعی تنها عقده گشایی برای برخی فیلمسازانی هستند که چندان تعلق خاطر به این آب و خاک ندارند.

اما به نظر من مهمترین مشکل سال ۹۴ در حوزه سینمای کشور، که تبعات زیادی بر بخش های دیگر داشته و دارد، این بود که به هر دلیل خواسته یا ناخواسته شبکه نمایش خانگی از چرخه اقتصاد خارج شد. بر اساس پیش بینی های کارشناسان شبکه نمایش خانگی در هر سال می تواند بیش از ۸۰۰ میلیارد تومان فروش کند و این آمار دور از دسترس نیست، بلکه بارها اتفاق افتاده است. اما متأسفانه به دلیل آنکه اعتنای کافی و لازم به این شبکه مهم نمی شود شاهد هستیم که فروش این بخش مهم از سینمای کشور در طول یک سال گذشته کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان می شود که این برای سینمای کشور می تواند یک فاجعه و مصیبت محسوب گردد.

متأسفانه مسئولان این حوزه بسیار مهم در سینمای کشور، اطلاعات و انگیزه های مکفی در رابطه با شبکه نمایش خانگی و جایگاه آن در امروز جامعه ندارند و به همین دلیل است که به جای اینکه به دنبال اصول و پایه های این بخش بروند، سراغ باندهای قاچاق و... رفته اند که چندان دستاوردی برای سینماگران در پی ندارد؛ صحیح تر آن است که ابتدا به حوزه تولید و پخش آثار نمایش خانگی توجه لازم صورت پذیرد، سپس مبارزه با قاچاق در این حوزه به عنوان یک امر مهم در دستور کار جدی مسوولان مربوطه قرار گیرد.

اشکال در این است که مسوولان سینمایی کشور علی رغم ملاحظه بسیاری از مشکلات در دایره مسوولیت خود، بی توجهی به پیشکسوتان سینما را سرلوحه کار خود دانسته و نظرتان دلسوزانه آنان را به هیچ می انگارند و به جای استفاده و توجه به اشاره ها و انتقادات، آنان را مورد تخطئه قرار می دهند.

شبکه نمایش خانگی برای رسیدن به جایگاه درست و اصولی خود در صنعت سینمای ایران نیاز به مدیریت صحیح، هدفگذاری، برنامه ریزی، حمایت، و اقدام در تمامی حوزه های مربوط به خصوص در عرصه توزیع دارد. نحوه توزیع کنونی شبکه نمایش خانگی، تأمین خوراک قاچاقچیان و توزیع کنندگان غیرمجاز محصولات شبکه نمایش خانگی است. فعالیت های تبلیغاتی VOD و امثال آن هم اگر کارشناسانه و واقعی نباشد، کاری از پیش نخواهد برد. انتظار می رود و مدیران سازمان سینمایی و مسوولان بخش خصوصی شبکه نمایش خانگی بایستی به صورت جدی و فوری اقداماتی در این حوزه انجام دهند و اقدامات پیشین را بازنگری کنند تا بیش از این شاهد اضمحلال این بخش مهم از سینما نباشیم.