مهدی عظیمی میرآبادی

سایت شخصی

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

مهدی عظیمی میرآبادی

سایت شخصی

مهدی عظیمی میرآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم(1)
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (2)
الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ (3)
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (4)
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)
اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (6)
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ (7)

آخرین نظرات
راست و دروغ رسانه ها

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

بر سقف آسمان که نوشتن مجاز بود

آن شب به یادگار نوشتم نوشته ­ای

کای یار مهربان به تو امید بسته­ام

چون گرد راه، سر به قدوم فرشته­ ای

مستُر مرا ز پای به وقت حضور دوست

بگذار  بار بگیرد نهالی که کشته­ ای

گفتم که خاک بلکه من از خاک کمترم

یا چون فرشته­ ای که از آن بر گذشته­ ای

اما علی

که جان دو عالم فدای او

دیشب به بام جهان ایستاده بود

از آن مقام نگاهی امیدوار

بر ما که

که معتکف محراب بوده‌ایم

انداخته،

به دو دست کریم خود

از آستان اکرم الکرما

بهر نجات ما

بلکه دعاها نموده بود...

اما علی...

ya mahdi adrekni

خدایا

ای معبود بی منتها

ای تکیه گاه بندگان بی پناه

اکنون در این شرایط غمبار

در این ایام تأسف بار

در این وضعیت طاقت سوز

که دشمنان بشریت

دشمنان اسلام

دشمنان تشیع

و در یک کلام دشمنان انسانیت

عرصه را بر عالم و آدم تنگ کرده اند...

می دانی که

امام زمان

که روح و جانمان دور شمع وجودش بگردد

جای خالی اش چه خودنمایی ها که نمی کند!

یا او را به ما برسان...

یا ما را به او... 

به اماممان...

همان که معز الاولیاء است

و مذل الاعداء

هم او که جهان منتظر اوست...

پناها

کاش سرهایمان بر قدوم مبارکش می سایید...

کاش هرم دست نوازشش بر سرهایمان گرممان می کرد...

کاش لطافت دستهایش اشک غم از دیدگانمان می سترد...

کاش می نشستیم مقابل او...

و از این ایام شکایت می کردیم...


و ای کاش لبخند مهربان او جان ما را جلا می داد!


ای کاش ...

و ای کاش...

و ای کاش...