مهدی عظیمی میرآبادی

سایت شخصی

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

مهدی عظیمی میرآبادی

سایت شخصی

مهدی عظیمی میرآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم(1)
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (2)
الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ (3)
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (4)
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)
اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (6)
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ (7)

آخرین نظرات
راست و دروغ رسانه ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جان» ثبت شده است

این دل که گاه مستی

در روز می پرستی

با عشق زنده باشد


پروانه سان بگردد

بر گرد جان بگردد

روح دمنده باشد


تا اوج آسمان ها

بیرون ز حد جان ها

جان پرنده باشد


لیکن چو هوشیار است

آن گه که عقل دار است

گرگی درنده باشد


خوش رنگ و خوش خط و خال

بر روی گنجی از مال

ماری خزنده باشد


بر سفره های رنگین

با حرص و آز دیرین

دامی چرنده باشد


ای مهربان تر از من

بر این دل و بر این تن

هر چند بنده باشد


از جام عشق و مستی

نوشان مرا به دستی

تا عشق زنده باشد

رفته در اوج و از آن بالاها
گوشه چشم به ما می انداخت
نقطه هیچک ما را می دید
بسکه جان بهر جوانان می باخت
آسمان تخت شهنشاهی او
لیک بر فرش، متکا می ساخت